فریاد علی(ع)

فریاد علی(ع)

صدای تو پس از ۱۴۰۰ سال هنوز می آید
فریاد علی(ع)

فریاد علی(ع)

صدای تو پس از ۱۴۰۰ سال هنوز می آید

در پاسخ افسانه شهادت...!12

گشودن در خانه حضرت فاطمه(علیها السلام)

به هر حال پس از آن که مهاجمان و در رأس آنها خلیفه دوم آن درشتیها و تهدیدها را از پشت در به حضرت على(علیه السلام) و فاطمه (علیهماالسلام) کردند و بر درب خانه وحى آتش افروختند، آن گونه که حوادث پس از آن نشان مى دهد و مقاومتهایى که حضرت على(علیه السلام) و سایر متحصنان درون خانه کردند، حاکى است که این در از درون باز نشده بلکه به تعبیر «عبدالفتاح عبدالمقصود» با مشت و لگد و با هر چه توانستند کوفتند(1) و در خانه فاطمه(علیها السلام) را گشودند. در حالى که حضرت فاطمه(علیها السلام) در پشت در سعى داشت از باز شدن آن جلوگیرى کند.

 

منابع اهل سنت:

بسیارى از مورخان و محدثان بزرگ اهل سنت از جمله «طبرى»، «ذهبى»، «ابن عبدربه»، «مسعودى»، «متقى هندى»، «سلیمان طبرانى»، «قاضى عبدالجبار»، «هیثمى» و «ابن ابى الحدید» نوشته اند:


«ابوبکر در روزهاى پایانى عمرش مى گفت: من بر چیزى از دنیا دلم نمى سوزد مگر به سه کارى که کرده ام، که اى کاش انجام نداده بودم; تا آنجا که مى گوید: امّا آن سه کارى که کرده ام:

«لیتنى لم اکشف بیت فاطمه و ترکته، و ان کان اغلق على حرب».(2) اى  کاش خانه

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ الامام على بن ابیطالب، عبدالفتاح عبدالمقصود، ترجمه سیدمحمدمهدى جعفرى، ج4، ص276.

2 ـ تاریخ طبرى، ج2، ص619 ; تاریخ الاسلام، ذهبى، ج1، ص117 ; مجمع الزوائد، هیثمى، ج5، ص203 ; المغنى، قاضى عبدالجبار، ج2، ص340 ; العقدالفرید، ابن عبدربه، ج3، ص69 ; مروج الذهب، مسعودى، ج1، ص414 ; کنزالعمال، متقى هندى، ج3، ص35، ح14113 ; الامامة و السیاسة، ابن قتیبه، ج1، ص181 ; معجم الکبیر، سلیمان طبرانى، ج1، ص62 ; لسان المیزان، ابن حجر، ج4، ص189 ; میزان الاعتدال، ذهبى، ج3، ص109.


 

فاطمه(علیها السلام) را نمى گشودم حتى اگر براى جنگ بسته شده بود».

«صحیح بخارى» و «سنن ابن ماجه» نقل کرده اند:

«عمر بن خطاب» از «حذیفه بن یمان»(1) راجع به فتنه اى سؤال کرد که پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم)از آن خبر داده بود. آن گونه فتنه اى که همچون موج دریا کشتى را متلاطم مى سازد، مردم دچار آن خواهند شد. قال حذیفه: «تلک الفتنة التى بینک و بینها باب مغلق.

حذیفه گفت:

این همان فتنه اى است که میان تو و وقوع آن فقط یک در بسته است.

قال عمر: الباب یا حذیفه یفتح أو یکسر؟

عمر گفت: اى حذیفه! این در باز مى شود یا شکسته مى شود؟

قال حذیفه: بل یکسر، حذیفه گفت: بلکه شکسته مى شود!

قال عمر: ان کسر الباب، فذلک أحرى (اجدر) ألا یسد الى یوم القیامه. عمر گفت: اگر این در شکسته شود بهتر است از این که تا قیامت بسته  نشود!!!(2)

روایت در همین جا تمام مى شود; امّا به حذیفه نسبت داده اند که او در تأویل این روایت گفته: مراد از آن درى که شکسته مى شود قتل عمربن خطاب است و باز شدن در، فتنه شروع خلافت عثمان بن عفان مى باشد. اما کاملا معلوم است که این تأویل ساختگى و باطل بوده، زیرا خلیفه دوم با ترکیبى که معین کرد، خود تمهیدات لازم را براى خلافت عثمان بن عفان فراهم ساخته و تضمین نمود. علاوه

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ حذیفة بن یمان کسى است که پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) اسامى منافقان از اصحاب را به او آموخته و به او دستور داده بود که در نزد خود پنهان دارد. مراجعه شود به: احیاءالعلوم، غزالى، ج1، ص124 ; کنزالعمال، متقى هندى، ج13، ص343 ; تاریخ مدینه دمشق، ابن عساکر، ج4، ص928.

2 ـ صحیح بخارى، ج1، صفحات67 و 164 و 212 ; سنن ابن ماجه، ج2، ص1306 ; دلایل النبوه، بیهقى، ج6، ص286.


 

براین عمر بن خطاب ترجیح مى داد که این در شکسته شود تا به زعم خویش باب فتنه را ببندد در صورتى که روایت آغاز فتنه را به شکستن این در مى داند. بنابراین شروع فتنه شکسته شدن در و حریم خانه حضرت فاطمه(علیها السلام) است.

این منشأ تمام فتنه ها و اختلافات در میان امت اسلام شد. بنابر قول «شهرستانى» صاحـب «الملل و النحل» بزرگترین اختلافى که میان امت اسلام بروز کرد اختلاف برسر پیشوایى و امامت بود.(1)

 

منابع شیعه:

در «تفسیر عیاشى» آمده است:

«... فاطمه(علیها السلام) گمان مى کرد آنها بدون اجازه داخل خانه نخواهند شد. چرا که قرآن گفته بود:

«یا ایها الذین آمنوا لاتدخلوا بیوت النبى الا أن یؤذن لکم. اى کسانى که ایمان آورده اید بدون اجازه وارد خانه هاى پیامبر نشوید. لذا فاطمه در  را محکم کرده و بسته بود; امّا عمر بالگد بر در کوبید و آن  را  شکست».(2)

«خصیبى» در «الهدایة الکبرى» و «بحرانى» در «العوالم» در روایتى با ذکر سلسله سند به نقل از امام صادق(علیه السلام) نوشته اند:

«... آتش برچوبه در گرفته شد و قنفذ دست انداخت تا در را باز کند (چون فاطمه در پشت در مانع بود) عمر با تازیانه به شدت بر بازوى فاطمه(علیها السلام) زد به طورى که اثر آن همچون بازوبندى سیاه بر بازوى فاطمه(علیها السلام) ماند. سپس بالگد بر در کوبید...»(3)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ الملل و النحل، شهرستانى، ج1، ص31. «و اعظم خلاف بین الامة خلاف الامامة اذ ماسل سیف فى الاسلام على قاعدة دینیة مثل ماسل على الامامة فى کل زمان».

2 ـ تفسیر عیاشى، ج2، ص66 و 67. «و ظنت فاطمة(علیها السلام): أنه لاتدخل بیتها الاباذنها، فأجافت الباب و اغلقته فلما انتهوا الى الباب ضرب عمر الباب برجله فکسره».

3 ـ الهدایة الکبرى، خصیبى، ص407. «و اخذت النار فى حشب الباب و ادخل قنفذ یده لعنه الله یروم فتح الباب و ضرب عمر لها بالسوط على عضدها، حتى صار کالد ملج الاسود و رکل الباب برجله».


 

دیگر بزرگان شیعه از جمله «شیخ مفید»، «شیخ طبرسى» و... نیز این حادثه را  ذکر  کرده اند.(1)

بنابه صریح اعترافات ابوبکر در روایتى که ذکر کردیم در خانه حضرت فاطمه(علیها السلام) باتهدید و خشونت توسط مهاجمان گشوده شده و همان گونه که حوادث بعدى نشان مى دهد این در به میل و رضایت صاحب خانه و ساکنان آن از درون باز نشده است.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ الاختصاص، شیخ مفید، ص185 و 186; الاحتجاج، طبرسى، ج1، ص213.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد