فریاد علی(ع)

فریاد علی(ع)

صدای تو پس از ۱۴۰۰ سال هنوز می آید
فریاد علی(ع)

فریاد علی(ع)

صدای تو پس از ۱۴۰۰ سال هنوز می آید

در پاسخ افسانه شهادت...!24

تسمیه به نام معاویه:

ـ معاویة بن عبدالله بن جعفربن ابیطالب از بنى هاشم;

ـ معاویة بن حارث و معاویة بن صعصعه از شیعیان و اصحاب حضرت على(علیه السلام);

ـ معاویة بن عمار و معاویة بن وهب از شیعیان و اصحاب امام باقر(علیه السلام);

ـ معاویة بن سعید، معاویة بن سلمه، معاویة بن سواده، معاویة بن صالح، معاویة بن طریف، معاویة بن عبدالله، معاویة بن العلاء، معاویة بن کلیب و معاویة بن میسره، همگى از شیعیان و اصحاب امام صادق(علیه السلام);

ـ معاویة الجعفرى از شیعیان و اصحاب امام موسى کاظم(علیه السلام);

ـ معاویة بن حکیم و معاویة بن یحیى از اصحاب امام رضا(علیه السلام)و ....

تسمیه به نام یزید:

ـ یزید بن معاویة بن عبدالله بن جعفر (مادرش فاطمه بنت حسین بن حسن بن على(علیه السلام));

ـ یزید بن احنف، یزیدبن جبله، یزید بن طعمه، یزید بن قیس، یزید بن نویره، یزید بن هانى از شیعیان و اصحاب حضرت  على(علیه السلام);


ـ یزید بن لهیط، یزید بن حصین، یزید بن زیاد از شیعیان و اصحاب امام حسین(علیه السلام) و هر سه از شهداى کربلا;

ـ یزیدبن حاتم از شیعیان و اصحاب امام زین العابدین(علیه السلام);

ـ یزید الکناسى، یزید البزاز، یزید بن خیثم، یزید بن زیاد، یزید بن عبدالله، یزید بن عبدالملک جعفى، یزید بن محمد نیشابورى و یزید بن عبدالملک نوفلى از شیعیان و اصحاب امام باقر(علیه السلام);

ـ یزید الاعور، یزید القماط، یزید بن اسباط، یزید بن اسحاق، یزید بن خالد، یزید بن خلیل، یزید بن عمر بن طلحه، یزید بن فرقد، یزید بن هارون واسطى از شیعیان و اصحاب امام  صادق(علیه السلام);

ـ یزید بن حسن، یزید بن خلیفه و یزید بن سلیط از شیعیان و اصحاب امام موسى کاظم(علیه السلام);

ـ یزید بن عثمان، یزید بن عمر از شیعیان و اصحاب امام  رضا(علیه السلام) و ....

ملاحظه مى کنید که این اسامى حتى در میان شیعیان همچون بسیارى اسامى دیگر رایج و متداول بوده است. آیا به استناد این نامگذاریها مى توان نتیجه گرفت روابط «معاویة بن ابى سفیان» با «امیرالمؤمنین على بن ابیطالب(علیه السلام)» و بنى هاشم و شیعیان آنها بسیار حسنه بوده است و آن گاه کدام انسان ساده اندیش است که نتیجه بگیرد «یزیدبن معاویه» هیچ ظلم و جنایتى در حق خاندان پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم)مرتکب نشده و در قتل سیدالشهدا حضرت امام حسین(علیه السلام) نقشى نداشته است؟!

آن چه بدیهى و مسلم است این که در عرف اجتماعى آن زمان این نامگذاریها به هیچ وجه بیانگر کیفیت روابط صاحبان این اسامى با یکدیگر نبوده است.

متروک و منسوخ شدن کاربرد یک اسم در عرف اجتماعى هر جامعه روندى طبیعى دارد و تابع تحولات فرهنگى و سلایق افراد آن است، به گونه اى که در زمان ما و حتى در میان اهل سنت نامهایى همچون ابوبکر، عمر و عثمان و .... کمتر اختیار مى شوند. به عنوان نمونه من هرچه در شماره هاى متعدد نشریه نداى اسلام و در میان اسامى نویسندگان مقالات آن جستجو کردم کسى را با این اسامى نیافتم. در صورتى که در قرون اولیه اسلامى چنین نیست و این نامها از جمله اسامى رایج آن دوره بوده است.

اما متروک شدن کامل این اسامى در میان شیعیان علاوه بر روند طبیعى و عرفى اش مى تواند ناشى از یک موج و اراده نسبتاً همگانى و عمومى در طى قرون اخیر نیز باشد. تحت شرایطى که درگیریها و جنگهاى سلاطین صفوى و عثمانى از جانب هر دو دولت رنگ مذهبى به خود گرفت، این روند تسریع شد. شیعیان در طى قرون و در حرکتى فرهنگى که سرانجام کاملا فراگیر شد، در گزینش نامها به عنوان انتخابى احسن غالباً به اسامى مقدس پیامبران و ائمه معصومین(علیهم السلام) روى آوردند و از نامگذارى فرزندان خویش به نامهایى که یادآور مخالفین اهل بیت(علیهم السلام)بود اجتناب ورزیدند. اینک و در قرنهاى اخیر است که این عمل در میان شیعیان نمادى از «تولاّ و تبرّا» محسوب مى شود. در صورتى که در قرون اولیه چنین نبوده  است.

بنابر این عرف اجتماعى عصر حاضر به هیچ وجه نمى تواند دلیلى بر روابط صمیمانه یا غیر صمیمانه افرادى در 14 قرن قبل باشد بلکه براى اثبات آن باید شواهد و دلایل دیگرى جستجو کرد.

4ـ ابن قتیبه دینورى و کتاب الامامة و السیاسة

از دیگر شبهات مطرح شده در مقاله مورد نقد تشکیک در صحت انتساب کتاب «الامامة و السیاسة» به «ابن قتیبه دینورى» است. البته این روش برخورد با منابع و مدارک تاریخى و روایى مسبوق به سابقه است و روشهاى معمول حق گریزان در طول تاریخ مى باشد. آنها براى انکار و کتمان وقایع آن جا که به سلیقه و مذاقشان خوشایند نیست ابتدا در وثاقت و شخصیت نویسنده و راوى شک و تردید مى کنند. اما این جا که نویسنده کتاب یعنى «ابن قتیبه» بسیار قابل اعتماد و خدشه ناپذیر است، نویسنده مقاله به جاى تمکین و تسلیم در برابر حقیقت، مبادرت به انکار اصل کتاب «الامامة و السیاسة» نموده ولى این تلاش نیز کاملا بیهوده است. ما براى رفع این شبهه ابتدا به صورت اختصار به معرفى، جایگاه و شخصیت «ابن قتیبه دینورى» در میان علما و اندیشمندان اهل سنت مى پردازیم و سپس شواهد و دلایلى مسلم و تردیدناپذیر در مورد صحت انتساب کتاب «الامامة و السیاسة» به «ابن قتیبه» ارایه خواهیم کرد.

عبدالله بن مسلم بن قتیبه دینورى ـ متوفى به سال 276 هـ . ق ـ دانشمند و نویسنده بزرگ اسلامى در قرن سوم هجرى است. وى در ادبیات، تاریخ، فقه، حدیث و علوم قرآنى متبحر بوده و داراى تألیفاتى مهم و معتبر است.

«ابن خلدون» کتاب «ادب الکاتب» تألیف «ابن قتیبه» را از جمله اصول و ارکان علم ادب دانسته است.(1)

پژوهشگران غربى کتابهاى شعر و ادب او را مورد توجه و بررسى گسترده قرار داده اند(2) و کتابهاى تاریخ و علوم قرآنى وى نظیر «الامامة و السیاسة»، «المعارف»، «تأویل مشکل القرآن» و .... بارها و بارها در کشورهاى عربى از جمله مصر، سوریه و لبنان به چاپ رسیده است.

«ابن ندیم» در کتاب «الفهرست» در مورد او مى نویسد: «... کان صادقاً فیما یرویه، عالماً باللغة و النحو و غریب القرآن و معانیه و الشعر و الفقه ...»(3)

«خطیب بغدادى» در باره او نوشته است: «و کان ثقة دیناً و فاضلا».(4)

«ابن حجر عسقلانى» نوشته است: «عبدالله بن مسلم بن قتیبه ابومحمد صاحب التصانیف صدوق» و به نقل از «ابن حزم» مى افزاید: «کان ثقة فی دینه».(5)

«شمس الدین ذهبى» از او به عنوان «العلامة الکبیر»(6) و «الامام الورع»(7) یاد نموده است.

بسیارى منابع و مراجع دیگر را در این خصوص مى توان ارایه کرد که ما از ذکر آنها خوددارى مى کنیم و علاقمندان مى توانند خود به این منابع مراجعه نمایند.(8)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ مقدمه ابن خلدون، ص553.

2 ـ افرادى چون: «فلوگل»، «بروکلمان»، «لوکنت» و «گودفروا» از محققان معاصر غرب به معرفى شخصیت و شرح و ترجمه آثار «ابن قتیبه» مبادرت کرده اند.

3 ـ الفهرست، ابن ندیم، ص 123.

4 ـ تاریخ بغداد، خطیب بغدادى، ج10، ص 168.

5 ـ لسان المیزان، ابن حجر عسقلانى، ج3، ص 358.

6 ـ سیر العلام النبلاء، ذهبى، ج10، ص625.

7 ـ العبر، ذهبى، ج1، ص248.

8 ـ وفیات الاعیان، ابن خلکان، ج1، ص314; المنتظم، ابن جوزى ـ ق2/ج5، ص102; ابناه الرواة، قفطى، ج2، ص143 ـ 147; البدایة و النهایة، ابن کثیر، ج11، ص48; شذرات الذهب، ابن عماد، ج2، ص169; بغیة الوعاة، سیوطى، ص291.

نظرات 2 + ارسال نظر
حسین جمعه 4 دی‌ماه سال 1388 ساعت 03:56 ب.ظ http://10hadi.blogfa.com/

عاشورا، روز غم
قال الرضا (ع): من کان یوم عاشورا یوم مصیبته و حزنه و بکائه جعل الله عزوجل یوم القیامة یوم فرحه و سروره.
امام رضا (ع) فرمود: هر کس که عاشورا، روز مصیبت و اندوه و گریه‏اش باشد، خداوند روز قیامت را براى او روز شادى و سرور قرار مى‏دهد. (بحارالانوار، ج 44، ص284)
منتظر حضورتان هستم

یه منتظر جمعه 4 دی‌ماه سال 1388 ساعت 04:17 ب.ظ http://ashabe14.blogsky.com

سلام

عبدالله نوری:خامنه ای اگر مظلوم تر از امام نباشد،کم تر نیست!
جزئیاتی از نامه خاتمی به رهبری
نامه شیخ از همه‌جا بی‌خبر به آیت‌الله آملی‌لاریجانی
متن کامل نامه کروبی به آقای منتظری در سال 1367
دوشنبه در قم چه گذشت؟
وقتی فتنه گران«عدد»نمی دانند!
زمان برخورد با سران فتنه فرارسیده است
نماد نحس صهیونیستی بر فراز کلام اباعبدالله (ع) در سایت مثلا سبز
جزئیاتی از هک شدن سایت ناسا و شرکت های اسرائیلی
نظریه فوکویاما و نابودی شیعه بصورت نرم

و دهها مطلب آپ شده و خواندنی دیگر ...

اصحاب ۱۴ از شما دعوت به ملاحظه این مطالب می فرماید.

موفق باشید

http://ashabe14.blogsky.com

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد