فریاد علی(ع)

فریاد علی(ع)

صدای تو پس از ۱۴۰۰ سال هنوز می آید
فریاد علی(ع)

فریاد علی(ع)

صدای تو پس از ۱۴۰۰ سال هنوز می آید

تقیه چیست؟

اهل تسنن بر این اعتقادند که تقیه یعنی اینکه شیعه هر وقت و هر زمان که میل داشت برای فرار از هجوم زبانی و جنگی نیروی مقابلش می تواند از آن استفاده نماید. اما این مورد وارده کاملاً اشتباه است و نمی توان آن را صحیح دانست.

اما براستی تقیه چیست و شیعه چه زمانی می تواند از آن استفاده نماید؟

تقیه در اصل از ریشه تقی یعنی تقوای واقعی است که در اینجا به معنای پنهان داشتن ایمان می آید و در مکتب تشیع، زمان خاصی را برای آن در نظر گرفته اند.


تقیه فقط زمانی می تواند اتفاق بیافتد که بیم خطر جان و ناموس را مؤمن حس کند و بیم از دست رفتن یکی از این دو داده شود و مؤمن زمانی ندارد که بتواند از آن دفاع کند، می تواند تقیه نماید.


با همین معنای کوتاه و مختصر متوجه می شویم که شیعه در هر زمان که دوست دارد و مایل است، نمی تواند تقیه نماید و تقیه کردن برای یک زمان بخصوص که در آن زمان بیم وجود دارد قابل استفاده است. اما اهل تسنن می گویند که تقیه از آن انسانهای ضعیف است که برای فرمان خدا ارزش قائل نیستند. برای اینکه این موضوع را رد کنیم، موضوعات مشابه ی دیگری را مثال می زنیم.

نمونه های تقیه در دین اسلام بسیار زیاد است. چیزی که شبیه تقیه در اسلام برای زمان بیم رفتن به از دست دادن جان و ناموس وجود دارد، گرسنگی بیش از اندازه است که خوردن گوشت مردار و برخی حیوانات حرام گوشت را بر آنکه بیم بر وی می رود، حلال می کند! در حالت عادی خوردن گوشت حیوان مرده و یا خوردن گوشت برخی از حیوانات مانند خوک و .... حرام است. اما اگر زمانی که مؤمن حس نماید که از فرط گرسنگی بیم آن می رود که جان و یا ناموسش را در خطر ببیند، می تواند از گوشت حیوان مرده و یا حیوان حرام گوشت استفاده کند. در اینجا هم می توانستیم بگوییم که اگر مؤمن جان خود را از دست می داد و فعل حرامی را صورت نمی داد، بهتر بود تا اینکه لب به حرام باز کند. اما نه! وقتی جائی جان نباشد، ایمان ارزش ندارد. با کدامین جان و تن می خواهید از دین دفاع کنید؟ چگونه است که خداوند باریتعالی در جائی بخاطر بیم از دست رفتن جان و ناموس، دستور به استفاده از فعل حرام می دهد، ولی در اینجا چنین دستوری را صادر نمی کند؟ یا اینکه اگر شما ببینید که دوستتان بخاطر توهین نکردن به شما از طرف چند نفر از دشمنان شما مورد ضرب و شتم قرار گرفته، دوستتان را مورد خطاب قرار می دهید که چرا به من توهین نکردی؟ با توهینت به من نه چیزی از من کم می شد و نه چیزی به آنها اضافه! اما در اینجا، خدائی که مهربانتر از مادر است، اینگونه خودخواه باشد و فقط به فکر خود و نام خود باشد! اهل تسنن فکر نمی کنند با چنین طرز تفکری که دارند، نسبت به خدا توهین می کنند و او را که بسیار مهربان و رحیم و بخشنده و رحمان است، خدائی خود خواه و یک دنده معرفی می کنند که جز خودش هیچ را نمی تواند ببیند؟ آیا واقعاً خدای اهل تسنن این چنین است؟