در پاسخ افسانه شهادت...!21

پاسخ چند شبهه

1ـ نقش ابوبکر و عمر در ازدواج حضرت على و فاطمه(علیهما السلام)

نویسنده مقاله مورد نقد، در اثبات ادعاى ارتباط صمیمانه ابوبکر و عمر با حضرت على(علیه السلام) و نفى هرگونه اختلاف و نزاع میان آنها به «همکارى ابوبکر و عمر در امر ازدواج حضرت على(علیه السلام)» استدلال کرده است. در پاسخ به این ادعا باید گفت:

اولا ـ ازدواج حضرت على(علیه السلام) با حضرت فاطمه(علیها السلام) در سال دوم هجرى و سالها قبل از ماجراى سقیفه و بروز منازعات مربوط به خلافت صورت پذیرفته، بنابراین استناد به آن در اثبات این موضوع کاملا غلط و بى مورد است.

ثانیاً ـ در موضوع ازدواج حضرت على و فاطمه(علیهماالسلام) بسیارى از بزرگان اهل سنت با سند معتبر از پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) روایت کرده اند که فرمود:

«ان الله أمرنى أن أزوج فاطمة من على».(1)

همانا خداوند متعال مرا فرمان داد که دخترم فاطمه(علیها السلام) را به ازدواج على(علیه السلام)  درآورم.

این در شرایطى است که آنها هر دو قبلا براى خویش جداگانه به خواستگارى حضرت فاطمه(علیها السلام) رفته اند و پاسخ منفى گرفته اند.

«ابن اثیر» در کتاب «اُسدُ الغابة» مى نویسد:

«خطب ابوبکر و عمر یعنى فاطمة الى رسول الله(صلى الله علیه وآله وسلم)فأبى رسول الله(صلى الله علیه وآله وسلم)علیهما».(2)

ابوبکر و عمر هر دو خواستگارى حضرت فاطمه(علیها السلام) رفتند. امّا پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) به هر دو جواب رد داد.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ السنن نسایى، ج6، ص62 ; المستدرک على الصحیحین، حاکم نیشابورى، ج2، ص1267 ; فرائد السمطین، جوینى، ج1، ص88 ; الطبقات الکبرى، ابن سعد، ج6، ص19.

2 ـ اسدالغابه، ابن اثیر، ج7، ص221.

---

«احمد بن حنبل» در کتاب «فضائل الصحابة» آورده است:

«ان ابابکر و عمر خطبا فاطمة الى النبى(صلى الله علیه وآله وسلم) فقال: انها صغیرة، فخطبها على، فزوجها منه».(1)

ابوبکر و عمر جهت خواستگارى حضرت فاطمه(علیها السلام)خدمت پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم)رفتند، فرمود: سن او کم است. پس از آنها، على(علیه السلام) او را خواستگارى کرد و پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) پذیرفت در نتیجه فاطمه(علیها السلام) به ازدواج على(علیه السلام) درآمد.

«محب طبرى» دیگر محدث بزرگ اهل سنت در روایتى به نقل از «انس بن مالک» آورده است:

«... رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) مرا خواست و فرمود: ابوبکر، عمر بن خطاب، عثمان، عبد الرحمن بن عوف، سعدبن ابىوقاص، طلحة و زبیر و عده اى از انصار را دعوت کن نزد من بیایند، من ایشان را دعوت کردم، همین که نزد آن حضرت جمع شدند، در آن ساعت على(علیه السلام)غایب بود و رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) او را به دنبال کارى فرستاده بود، پس رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) بعد از حمد و ثنا فرمود: اینک بدانید که خداى عزوجل مرا دستور داده تا فاطمه دختر خدیجه(علیهما السلام) را به ازدواج على بن ابیطالب(علیه السلام)در آورم...»(2)

با این تفضیل در امر این ازدواجى که مستقیماً به دستور خداوند متعال صورت پذیرفته است، و آن هم پس از آن که ابوبکر و عمر هر دو در تلاش براى خویش در خواستگارى حضرت فاطمه(علیها السلام) پاسخ منفى گرفته و مأیوس برگشته اند، فکر مى کنید این دو نفر یا دیگران در تحقق یا عدم تحقق آن چه نقشى داشته اند؟

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ فضائل الصحابة، احمد بن حنبل، ج2، ص614 ; خصائص، نسایى، ص70.

2 ـ ذخائر العقبى، محب طبرى، ص121 ; الریاض النضرة، محب طبرى، ج2، ص183 ; مجمع الزوائد، هیثمى، ج9، ص205 ; الطبقات الکبرى، ابن سعد، ج8، ص14.