فریاد علی(ع)

فریاد علی(ع)

صدای تو پس از ۱۴۰۰ سال هنوز می آید
فریاد علی(ع)

فریاد علی(ع)

صدای تو پس از ۱۴۰۰ سال هنوز می آید

مناظره با احسان ۴

این چهارمین قسمت از مناظرات من با احسان است. برای مطالعه به ادامه مطلب بروید.
شنبه 18 خرداد ماه سال 1387 ساعت 4:28 PM
احسان
به نام تنهای تنها
دوست عزیز بازم سلام
در مورد اینکه گفتی گوشت خر رو کسی دوست نداره؟!!!
واقعا اگر منطقت همینه برات کاملا متاسفم واقعا ...
دلیل نمیشه چون تو دوست نداری بقیه دوس نداشتهه باشن تو از غذای پای سگ خوشت میاد؟؟؟ فکر نکنم خوشت بیاد ولی همینو توی بعضی کشورها میخورن !!! یا از ملخ خوشت میاد ولی بعضی ها توی همین ایران میخورن
بهتره یه ذره توی منطقت تغییر رویه بدی ... اگه همین طوری رفتی تحقیق بهتره بگم تحقیقت رو بذار جلوی آینه بشه دو تا بقیه هم استفاده کنن!!!!
دو مورد صیغه اگر فکر میکنی حلال ... خیلی خوب میذاری کسی با ناموست چنین کاری کنه؟؟
همین شیخ ها که میگن حلال ... تا حالا از هر کیشون این سوالو کردم جوش آورده نمی دونم چرا؟؟!! مگه شماها نمیگین حلال و ثواب بالایی داره پس دیگه چرا جوش میارین !!!
بازم میخوای بدونی چه طوری شیعه سر خودشو کلاه میزاره؟

من گفتم با شیعه رو به عنوان راهی برای رسیدن به خدا قبول دارم ... ولی فکر کنم حرف منو درست نفهمیدی ... من اعتقاد دارم که بتخونه و میخونه هم میتونن آدم رو به خدا برسونن اگه آدم بتونه ببینه ... اگه آدم بتونه خدا رو ببینه ... آره بعضی وقت ها آدم باید گناه کنه تا به خدا برسه ... همون طوری که یک دانه برای رسیدن به نور اولش تاریکی رو تجربه میکنه ...

در ضمن اگر امه الله از جواب دادن به تو خودداری میکنه دلیل بر نداشتن جواب نیست دلیلش منطق بی منطق توست. پس نگو اون نمیتونه جواب بده فقط کافیه یه مطلب از وبلاگش رو بخونی تا به جهلت پی ببری

در پناه خودخودخدا
پاسخ من:
و اما احسان جان شرمنده که دیر پاسخگو هستم.
اما پاسخهای شما بدین ترتیب اعلام می شود.
در مورد گوشت خر: برادر من! این مورد گوشت خر از عجایب شماست. برای بالا بردن عمر فتوایی کمدی را برایمان می آوری!!!!! بله مصرف گوشت سگ و گوشت اسب را در مغولستان شنیده بودم، اما برای بار اول است که در مورد گوشت خر می شنوم!!!!!! ممنون که به اطلاعات ما اضافه کردید! دیگر مطمئن شدم که نباید به این اعراب اطمینان کرد!!!!!
اما در مورد صیغه: اولاً صیغه راه و روش دارد! هر کس سرش رو پایین بندازه که نمی تونه بره صیغه! زن شوهردار و دختر باکره حق صیغه شدن نداره! ثانیاً جناب غیرتمند، عمر شما حکم قرآنی صیغه رو عوض کرده! تو که خیلی غیرت داری، چطور زیر یوغ انسان حاضری بری، اما زیر فرمان خدا نه! مدارکش رو بهت ارائه می کنم، امیدوارم که خجالت بکشی از این کارهات:
آیه 24 سوره ی نساء در مورد متعه (صیغه) است.
در مورد حرام کردن آن توسط عمر کتب معتبر اهل سنت اینگونه بیان می کنند:
الف- از ابی رجاء نقل شده که می‌گوید: آیه متعه در کتاب خدا نازل شده و رسول خدا ما را به انجام آن  امر فرمود و آیه‌ای که آن را نهی و نسخ نموده باشد نیز نازل نشده است و بعداً مردی برای خودش گفت آنچه می‌خواست.
ب- در زمان رسول خدا (ص)  ما متمتع می‌شدیم  و مردی هر آنچه می‌خواست برای خودش گفت
ج- از جابر بن عبد الله نقل شده است؛ ما در زمان رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) و ابوبکر با یک مشت خرما متعه می‌نمودیم، تا آنکه عمر آنرا نهی کرد.
د- از عروة بن زبیر نقل است، که خوله دختر حکیم وارد بر عمر شده وگفت: ربیع بن امیه زنی را متعه نمود و آن زن آبستن شد. پس عمر بیرون رفت در حالی که عبایش را از ناراحتی می‌کشید گفت؛ این متعه است، اگر من جلوتر دربارة آن رأی داده بودم، هر آینه او را سنگسار می‌کردم.
و- از حکم پرسیدند آیا آیة متعة نساء منسوخه است؟ گفت: خیر. و علی(ع) فرمود: اگر عمر نهی از متعه نکرده بود، کسی زنا نمی‌کرد مگر شقی و جنایتکار.
ش- از ابی‌جریج نقل است که ابن عباس می‌گفت؛ خداوند بر عمر رحم کند، متعه نبود مگر رحمتی از خدا که به سنّت آن  بر امت محمّد(ص) ترحم کرده بود و اگر عمر آنرا نهی نمی‌کرد، کسی محتاج به زنا نمی‌شد مگر اندکی از مردم پست وبدبخت.
ک- از ابی سعید خدری و جابر بن عبد الله انصاری نقل شده است، ما تا نیمی از خلافت عمر، متعه می‌نمودیم تا آنکه عمر مردم را از آن کار منع کرد.
هـ- ابی رشد می‌گوید: ما در زمان رسول خدا (ص) و ابوبکر و نیمی از خلافت عمر متعه می‌نمودم  سپس عمر مردم را از آن نهی کرد.
1- صحیح مسلم، جلد اول، ص 474 ، و قرطبی، جلد دوم، ص 365.
2 صحیح بخاری، جلد سوم، ص 151.
3 صحیح مسلم، جلد اول، ص 395، تیسیر الوصول ابن ربیع، جلد چهارم، ص262، فتح الباری ابن حجر، جلد 9، ص 141.
4- مالک در موطا، جلد 2، ص 30، شافعی در کتاب ام، جلد7، ص 219، بیهقی در سنن الکبری، ج 7، ص 206.
5- تفسیر طبری، ج 5، ص 9، تفسیر ثعلبی، تفسیر رازی، جلد 3، ص 200، تفسیر ابی حیان، ج 3، ص 218، تفسیر نیشابوری الدر منثور، ج 2، ص 140.
6- احکام القرآن جصاص، ج 2، ص 179، بدایه المجتهد ابن رشد، ج 2، ص 58، النهایه ابن اثیر، ج 2، ص 249، تاج العروس، ج 10، ص 200.
7- عمدة القاری، ج 8 ، ص 310.
8- بدایه المجتهد، ج 3 ، ص 58.
9- البیان والتبیین جاحظ، جلد 2، ص 223، احکام القرآن جصاص، جلد 1، ص 342 و ص 345، وجلد 2، ص 714، تفسیر قرطبی، جلد 2، ص 370، ضوء الشمس، جلد2، ص 94، ابی صالح وطحاوی، ص 294.
امیدوارم که مدارک برای حضرتعالی کافی باشه و مثل قوم بنی اسرائیل به دنبال بهانه جوئی نگردی! خدا به همه ی ما درک بیشتری عنایت بفرماید. پس این دلیلی بر کلاه نذاشتن شیعه نیست! بلکه بخاطر انحراف شدید اهل سنت از سنت واقعی رسول خداست.
در مورد رسیدن به خدا از هر راهی: در زمانی هر انسان می تونه از هر راهی به خدا برسه که کسی نباشه راه رو بهش نشون بده! نه اینکه هر کس از راه رسید بگه که من از راه خودم به خدا می رسم. شما انحرافات تسنن رو از سنت واقعی پیامبر نمی بینید و حالا دنبال راهی برای این موضوع می گردید. دعا رو گم کردی چرا دنبال سوراخ دعا می گردی؟
اما در مورد امة الله: اون چه که ما می بینیم، الحمدالله بی منطقی شما اهل تسنن است. جناب منطق، از همون امة الله بپرس که چرا تمامی کتب اهل تسنن رو رد می کنه؟ چرا چسبیده به قرآنی که 99% اون رو نمی تونه تفسیر کنه و هر چی که می گه، برای اولین بار است. به همون خانم هدایت یا امة الله بگو که چرا نتونست مقصر اصلی رو در جنگ جمل معرفی کنه؟؟؟ می بینی که چطور با بی منطقی و انحراف بیش از حد مکتبتون دم از منطق و سلامت مکتب می زنید؟
دوشنبه 20 خرداد ماه سال 1387 ساعت 09:23 AM
احسان
به نام خودخودخدا
دوست عزیز سلام
به دور تمامی این مطالب یه سوال دارم:تو بافنده نیستی؟
آخه خیلی زیبا آسمون ریسمون میبافی؟
دوست عزیز کی گفت پیامبر(ص)  بته؟
نه دوست عزیز تو مفهوم حرف منو نفهمیدی بهت پیشنهاد میدم دوباره برو اون مطلب رو بخون
در مورد مطالبی که از زبان عربی آوردی: باید بگم به زبون عربی برای خودت ادله نیار چرا؟ به دو دلیل اولا من زیاد نمیفهمم دوما به نظر من عرب ها بهتر از هر کسی زبون خودشون رو میفهمن

روش جالبی برای بحث کردن داری. میای یه طومار میزاری ولی توی اون نصف سوال های من یا مطالب من بدون جواب. عزیز من سعی کن کوتاه بگی ولی مختصر .
در مورد این آقایی که توی وبلاگت مطالبش رو نوشتی من نه میشناسمش نه این مطالب رو خوندم.

در ضمن بهتره آیات قرآن متانسب با هم ترجمه بشن اگر قرار باشه هر آیه به تنهایی مورد بحث قرار بگیره منم میگم خدا جسم داره آخه یه جا میگه دست خدا بالای همه ی دست هاست؟؟؟؟!!!!
در مورد پاسخ حضرت علی به ابوسفیان : دوست عزی توی تایخ و کتب تاریخی بسیار دست برده شده برای همین روی جواب ها و گفت و گو ها نباید این طوری حرف زد شاید در کتبی که تو خوندی این گونه ابوسفیان جواب شنیده ولی شاید در کتبی دیگر یه چیزه دیگه باشه. در ضمن این من نیستم که یکسرفه داستان ها رو تعریف کنم این شما ها هستین. دقیقا توی کتب درسی یکی از دوستانم هزاران داستان رو دیدم که نکات مهمش رو نگفته یعنی دقیقا کتمان حقیقت ... بهتره بذاریم بچه خودشون فکر کنن جلوی تفکر افراد رو نگیریم.
در مورد کتب ممنوعه ... این باب تنها توی اهل سنت نیست توی تمامی مذاهب و ادیان چنین کتبی می باشد.
در مورد این آدرس هایی که در آوردی خودت شخصا به چنتاشون سر زدی؟؟؟؟؟
ما که چنتایی رو رفتیم چیزی یافت نکردیم شما رو نمیدونم شاید مال شما نسخه ی اهل تشیعش باشه!!!!!!
در مورد سقیفه :
وقتی سقیفه تشکیل شد از خلفا کسی توی اون نبود وقتی خبر تشکیل چنین جمعی به حضرت عمر رسید ایشون کسی رو به سراغ حضرت ابوبکر فرستادند ولی حضرت ابوبکر درگیر مراسم دفن حضرت پیامبر (ص) بودند و از آمدن خودداری می نمودند ولی بالاخره راهی شدند.
با توجه به اینکه اسلام زیاد عمر نکرده بود و قبایلی که مورد نظر تو بود که گفتی باید از هر کدوم با توجه به تعریف یک نفر باشه : دوست عزیز اون قبایل از اسلام چیزی نمیدونستن و از پیامبر زیاد بهره نبرده بودند و نمیتونستن در مسایل دینی از گفته های پیامبر استفاده کنند یعنی نمی تونستن مفید تر از اصحاب باشن.
حالا خودت رو بذار توی اون زمان : ببین پیامبر رحلت کردن و امت بزرگ اسلام بدون جانشین مونده تو دست روی دست می ذاری تا نااهلان اسلام رو به بیراهه ها بکشند و توی ظلمت جهل نابودش کنن؟
حضرت عمر نذاشت که اسلام نابود بشه ...
در مورد سقیفه این طوری فکر کن.
در مورد انتخاب خامنه ای ... دوست من اصلا خمینی رو با پیامبر یکی نکردم ... من گفتم مسئله ی سقیفه در ابعاد بسیار کوچکتر بعد از مرگ خمینی نیز اتفاق افتاد ... غیر از اینه؟
در مورد تقیه : هر جور راحتی تعریفش کن و بعد سوال منو جواب بده؟
در مورد آتش کشیدن درب خانه ی حضرت علی:
به نظر من این حتک حرمته که بگیم این کار اتفاق افتاده چرا؟ چون شاه عرب نمیذاره این اتفاق بیافته چون حضرت علی نماد غیرته حالا میگیم ایشون بنابه دلایلی کاری انجام نداد. ولی دوست عزیز بقیه ی مسلمین چی ؟ یعنی میشه بعد از اندکی که پیامبر رحلت کردن همه روی برگردونن!!! به خدا که این حرفتون خیلی زوره!!! یکی از تفاوت های شیعه و سنی اینه: حضرت علی ما نماد غیرته، شاه عربه، ابر مرد و به معنای واقعی کلمه اسطوره ولی علی شما چی؟ حتی نمیتونه از ناموسش دفاع کنه نمیتونه حقش رو بگیره و فقط بلده سکوت کنه علی آدمی که دخترش رو به قاتل همسرش تقدیم کرد !!!!
اگر شیعه این جور علی ای داره صد سال سیاه نمیخوام شیعه بشم. علی همون کسی که در خیبر رو کند (فاتح خیبره) علی همونه که توی بستر پیامبر خوابید ، ولی توی مذهب شما علی یه آدم حقیره ... به خدا اگر کسی بگه دختر پیامبر شهید شد حتک حرمت کرده ...

توی زاویه ی دیدت یه ذره تغییر بده
به امید آنکه هدایت شوی
در پناه خودخودخدا
پاسخ من:اما این منم که پیشنهاد می دم مطالبم رو دوباره بخونی!!! تو کنایه ها رو هم نمی شناسی، چه برسه به اصل ماجرا!!!! در مورد بت بودن پیامبر یک بار دیگه مطلبم رو مطالعه کن تا متوجه بشی که چی گفتم.
در مورد مطالب عربی: اولاً هر جا رو متوجه نشدی بگو تا ترجمه اش رو هم بذارم. ثانیاً تو که متوجه نمی شی، چطور مدعی هستی که من برای خودم معنا و تفسیر می کنم. ثالثاً مگه مدعی نیستی که اعراب زبون خودشون رو بهتر می فهمن!!! الف- ما مدعی نیستیم که آنها زبان نفهمن!!! ب- اگر منطق شما اینه، چرا جواب این مورد من رو ندادید که چرا 400 میلیون شیعه در دنیای اسلام داریم. از این 400 میلیون نفر فقط 100 میلیون نفر اونها عجم یعنی غیر عرب هستند. چرا این 300 میلیون نفر قرآن عربی رو اینگونه معنا کردند که شیعه درست می گه؟؟ کمی بیشتر بیاندیش!!! منطقت خودت رو نقض می کنه!
اما در مورد طوماری که فرمودی: اگه خوب نگاه کنی و سر سری رد نشی و فقط دنبال بهانه جوئی بنی اسرائیلی نگردی، متوجه می شی که تمام حرفهات رو تک به تک پاسخ دادم. پس بیشتر دقت کن.
در مورد آیات متناسب: اتفاقا اهل تسنن ادعا دارند که خدا دست و پا داره؟؟؟؟ چطور شما رد می کنید؟؟؟؟ ضمناً کجا تفاسیری که من گفتم با هم برابر نبود. بفرمایید تا باز کنیم.
در مورد پاسخ علی(ع) به ابوسفیان: این سخنی که روایت کردم از نهج البلاغه بود. حالا شما چه کتابی رو خوندید به من ربطی نداره!
در مورد کتمان حقیقت و جلوگیری از تفکر: اولاً در شیعه هیچ کتمانی وجود نداره! هر جا رو شک داری، بیان کن تا با هم بررسی کنیم. ضمن اینکه ما جلوی تفکر رو نمی گیریم. این اهل تسنن هستند که از تفکر جلوگیری می کنند. ما تمام تلاشمون بر اینه که اصلاً محلی برای تفکر رو باز کنیم. تا به وسیله ی تفکر از حق پدر و مادر شیعه دفاع کنیم.
در مورد آدرس کتب: کدوم یکی رو پیدا نکردی تا من عکس اون رو برات بفرستم. ضمناً در کتب جدید اهل تسنن که هزار ماشاالله بسیاری از مدارک حذف شدند. می تونی بری و مقایسه کنی. اگر خواستی آدرس اونها رو هم بهت بدم. البته به شرطی که حتماً سر بزنی نه اینکه فقط حرف بزنی!
اما داستان شما در مورد سقیفه: باز هم تناقض داره: مگه ابوبکر کی بود که عمر دنبال او فرستاد؟ اصلاً عمر در سقیفه چه می کرد؟ مگر عمر مسلمان و عاشق پیامبر نبود؟ ببین احسان جان! حرف شما از سه حالت خارج نیست و نمی تونی حالت چهارمی براش فرض کنی: الف- عمر و اصحاب سقیفه بیشتر از باقی صحابه می فهمیدند. پس الباقی صحابه درک کافی نداشتند و همچون بلاتشبیه خر فقط حرف گوش می دادند. بنابراین عبادات آنها هم ارزش نداره و نباید از آنها پیروی کرد. زیرا کسانی شایسته پیروی هستند که مسایل دینی و اسلامی را عقلی و منطقی و از روی اختیار دنبال کنند. اگر این نتیجه رو بگیرید که به همه ی صحابه توهین می شه و مقام حضرت علی(ع) رو هم پایین می آره! ب- عمر و اصحاب سقیفه منافق بودند و دنبال مقام دنیوی که به دنبال مراسم کفن و دفن پیامبر نرفتند. با این نتیجه سقیفه زیر سؤال می ره! ج- اصحاب سقیفه رو کسی تعیین و یا تأیید کرده باشه! که این موضوع هم در هیچ کتاب تأیید شده و تأیید نشده دو فرقه ی شیعه و سنی وجود نداره!!! سؤال: چرا عمر به دنبال علی(ع) نفرستاد؟ جواب: چون علی(ع) در حال کفن و دفن پیامبر اسلام بود! سؤال: پس چرا اصحاب سقیفه نرفتند؟ جواب:............ شما پاسخ بگویید.
اصلاً بیا در مورد جانشینی یه جور دیگه نگاه کنیم:
1- اگه خدا مدعیست که دین رو کامل آفریده چرا برای پیامبرش جانشین نذاشته؟ در حالیکه برای تمام پیامبران دیگه این جانشینی رو قرار داده؛ مثلاً برای حضرت آدم، پسرش شیث رو قرار می ده! برای حضرت موسی، برادرش حضرت هارون رو قرار می ده! برای حضرت داود نبی، پسرش حضرت سلیمان رو قرار می ده و ... چرا به اسلام رسید، برای پیامبری که کاملترین دین رو فرستاد، این کار رو نکرد؟ شاید بگیم که بخاطر آیه شورا! اما در آیین ها و دین های دیگه هم حرف از شورا بوده.
2- اگه بحث رو بگیریم به آیه شورا، پس بنابراین باید بگیم که در شورا یا همون انتخابات کسانی حق رأی دارند که مسلمان باشند. حالا تازه مسلمان یا مسلمانان قدیمی! اگر فرض رو بذاریم به مسلمانان قدیمی باید بگیم که در این شرایط هم باید سقیفه می موند که همه مسلمانان مدینه در این قسمت شرکت می کردند و نظر می دادند نه اینکه خودشون یک نفر رو انتخاب کنند و بعد برای بیعت ببرند. اگر فرض رو باز هم بر این بذاریم، بودند قبایلی که قدیمی بودند و در این انتخابات باید شرکت می کردند. اگر به قدیمی ها بود، باید همه صحابه نظر می دادند. هر جور فکر کنی، می بینی که سقیفه دچار اشکال است. ولی خودمونیم، برای اثبات خلافت ابوبکر به مسلمانان، برچسب نادانی می زنید و می گویید که آنها زمان زیادی را از پیامبر درک نکرده بودند. جالب است! آیا در تسنن، بهترین شخص پیرترین آن است؟ اگر بگویید نه! منظور من از این حرف این نبوده که عقلانی نیست. چون کسانی که بیشتر با پیامبر بودند حق انتخاب دارند و الباقی نه! (که البته معلوم نیست که چرا علی(ع)، ابوذر، عمار، مقداد در این میان که این همه با پیامبر بودند، در بین صحابه ی مورد شما حاضر نیست) اگر بگویید آری! پس تکلیف آیه بهترین شما در نزد پروردگار با تقواترین شماست چه می شود؟ می بینید که چطور دست به دامان سفسطه شدید؟
اما در مورد انتخاب مقام معظم رهبری: اولاً ادب شرط می کنه که شما به هر ترتیب ایشان را حداقل با لفظ آقای خامنه ای صدا کنید. بماند..... شما می فرمایید که انتخاب معظم له توسط خبرگان نماد کوچکتر سقیفه است!!!!! ما می گوییم نه! چون در آنجا پیامبر جانشین خود را توسط فرمان خدا معرفی کرد. پس نمی توان این را با آن مورد مقایسه نمود. شما این ماجرا را چنین وانمود نموده اید که اگر امام حق انتخاب جانشینی را به مجلس خبرگان داده، پس انجا هم سقیفه ایرادی نداشته که خلیفه را انتخاب نماید!!!! ما می گوییم که آنجا پیامبر باید این اختیار را به آنان می داد. مگر قرار نیست که بر پایه شورا باشد؟ الف- شورای سقیفه توسط چه کس یا کسانی انتخاب شده بود؟ در حالیکه مجلس خبرگان رهبری توسط مردم انتخاب شده بودند. ب- در اینجا که امام خمینی به خبرگان دستور داد که طبق قانون رهبر انتخاب کنند، آیا در آنجا هم پیامبر به اصحاب سقیفه دستور داده بود؟ اگر نه! پس با چه اجازه ای این کار را کرده بودند. ج- چرا صحابه برای انتخاب خلیفه از پیامبر، قبل از رحلت آن بزرگوار مشورت نخواستند و از ایشان نپرسیدند که چگونه خلیفه را بعد از ایشان انتخاب نمایند؟ باز هم می بینید که سقیفه اشکال پیدا کرد. راهی نیست جز اینکه بپذیریم که سقیفه خودسر اقدام به انتخاب نمود. نه اصل شورا را رعایت نموده و نه از کس یا کسانی تأییدیه داشته اند و نه با پیامبر قبل از رحلت ایشان مشورت کرده بودند. عقلانی بسنجیم، آیا می شود که حتی یک حدیث از پیامبر در مورد چگونگی انتخاب خلیفه وجود نداشته باشد؟ یعنی پیامبر که در مورد همه چیز به مردم راهنمایی کرده، نباید برای بعد از مرگش چیزی به مردم بگوید که یادتان نرود که خداوند در مورد خلافت چنین فرموده؟؟؟!!! اما در تشیع این مورد هم مشخص شده است.
اما در مورد علی(ع) که شیعه چگونه می شناسدش و سنی چگونه می شناسدش: اول اینکه مشخص کردی که اصلاً مطالب مرا نخواندی و می توانم نتیجه ی قاطع بگیرم که دنبال حقیقت نیستی! اگر بودی ابتدای مطالبم را دوباره بخوان که چگونه علی(ع) از حریمش دفاع کرد! اگر نداری و یا نمی توانی پیدایش کنی به تو و دوستانت که برایم کامنتهایی در این مورد گذاشته اند پیشنهاد می کنم که مطلب مناظره با احسان ((1)) را حتماً مطالعه نمایید. دوم آنکه اتفاقاً ما اعتقاد داریم که علی(ع) مردی دلیر و غیرتمند و شجاع و عالم و عادل بوده است؛ با مطالعه مجدد مطلب گفته شده، به این نتیجه می رسی. اما این علی اهل تسنن است که نه عدل داشته، نه علم داشته و نه شجاعت!!!! اگر علی اهل تسنن این چیزها را داشته، پس چرا اهل تسنن او را گذاشته اند و دنبال خلافت ابوبکر رفته اند؟؟؟؟ شرایط انتخاب خلیفه چیست؟ مگر قرار نیست که بهترین کس در همه امور به عنوان خلیفه انتخاب شود؟ پس چرا علی(ع) انتخاب نشده؟ پس یا علی شما این ها را ندارد یا شما اشتباه کرده اید و دنبال کسی رفته اید که صلاحیت خلیفه شدن نداشته است. می بینید که شما چگونه علی(ع) را کوچک شمردید!!!!
می فرمایید که کوتاه پاسخ دهم. من که مطالب را باز می کنم، شما آن را درک نمی کنید، وای به حال کوتاه پاسخ دادن!!!!! مطالب بنده را بدون تعصب و با تفکر بخوانید و به جای ادعای منطق، واقعاً منطقی فکر کنید! اگر مایل به کوتاه کردن مطالب هستید! آنان را یک به یک مطرح کنید.
ضمناً آخر نفهمیدیم که در جنگ جمل که منجر به کشته شدن 12 تا 20 هزار نفر شده است، چه کسی مقصر است؟
نظرات 9 + ارسال نظر
خیرالبریه پنج‌شنبه 30 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 11:05 ق.ظ http://khairolbarieh.blogfa.com

با سلام
دوست عزیز , من در وبلاگم قسمتی دارم به نام وبلاگ دوستان و سایتهای منتخب , در آن وبلاگ و سایتهایی لینکند که در ارتباط با آقامون امیرالمومنین فعالیت می کنن , اگه وبلاگ یا سایتی در این زمینه می شناسی و من اون رو لینک نکردم آدرسش رو برام ارسال کن .
حیدری باشید

ماورائ سکوت پنج‌شنبه 30 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 06:03 ب.ظ http://mavaraysokoot.blogfa.com/

سلام
پست جالبی بود

رضا پنج‌شنبه 30 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 08:17 ب.ظ http://dashreza.blogsky.com

موفق باشی
من به روزم

[ بدون نام ] یکشنبه 9 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 08:29 ب.ظ

سلام
دوست عزیز
از مناظره شما با احسان لذت بردم و به فکر فرو رفتم وبلاگ های هر دوی شما را با دقت بررسی کردم . دوست عزیز وقتی در مذهب شیعه تفکر می کنم بعد از خواندن دو یا سه حکایت یا داستان . داستان چهارم را متناقض با داستانهای دیگر می بینم . قبول کنید که شیعه دارای تناقضات بسیاری است. تناقضاتی که باعث انحراف می شود.
مثلا چطور ممکن است انسان طوری نماز بخواند که تیر از پایش خارج کنند و نفهمد ولی رد رکوع نمازش متوجه شخص فقیری که از کنارش رد می شود بشود.
(در اینکه بزرگان در نمازشان از این عالم جدا می شوند حرفی نیست )
چه کنیم وقتی میدانیم اگر در جایی خطر مرگ است نباید به آن نزدیک شویم و تقیه کنیم ولی امام رضا تقیه نکرد و جام زهرآگین را خورد چرا تقیه نکردند و امت را از وجود خود محروم کردند در حالی که امام بزرگوار دیگر وقتی خلیفه وقت از ایشان می خواهد هلول ماه شوال را اعلام کند در حالی که یاوران می دانستند رمضان است ولی امام بزرگوار اعلام میکنند و افطار می کنند و بعد از پرسش دوستان می گویند اگر من اعلام نمیکردم شمشیر او گردن من را می برد( روایت در برنامه تلوزیونی خانواده گفته شد) مگر در هر دو حال خطر جانی نبود؟؟
چه کنیم با این همه تناقض
برای من شهادتین را بگویید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
در زبان عربی :ین: ماقبل مفتوح برای مثنی یعنی دو تا به کار می برند پس شهادتین دوتاست
اشهد ان لا اله الا الله
اشهد ان محمد رسول الله
چه کنم با این درد
چه کنم با این سوز
چه کنم با این همه تناقض
در رابطه با صیغه کاملا با احسان موافقم
از صحبتی که می کنم معذرت می خواهم فقط فکر کن( در خلوت خودت و صادقانه صادقانه)
خواهرت را دوستت صیغه می کنه برای یک شب و بدون تعهد در قبال فرزندی که احتمالا به وجود بیاید. خواهر شما که یک بار شوهر کرده و اکنون شوهر نداره بعد از چند ماه شما متوجه تغییر حالت خواهرت می شی فقط بگو با خواهر یا دوستت چه می کنی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
من به شیعه و سنی بودن کاری ندارم فطرت انسانی این کار را قبول نمی کنه وصحبتهای شما چیزی جز مغلطه و توجیه نیست

عزیزم شما آدرس می ذاشتید، ایرادی نداشت همه رو پاسخ می دادم.
در مورد آخری بگویم که در ازدواج دائم هم این حالات هست، اما چرا آنجا گیر نمی دهید و اینجا برای مؤقت مشکل است.
اگر مسلمانیم، خوب احکام اسلامی مشخص است، اگر نیستیم که بحث عوض می شود. دلیلی ندارد که خدا حرفی بزند اما خلیفه ای از روی شکم آن را رد کند. شما خداوند متعال را برتر می دانید یا خلیفه را؟ اگر نعوذبالله خدا نبود خلیفه کیلویی چند بود؟؟؟؟؟
در مورد داستانی که فرمودید: حقیقتاً باور اول است چنین داستان مضحکی را می شنوم، حتی تلویزیون پخش کند. صدا و سیما مرجع ما نیست. هر چه می خواهد بگوید، دلیلی بر درستی آن نیست. سلیقه در آن مشخص است. اگر چنین داستان مضحکی گفتند، باید به حال این سیما که نام اسلامی را یدک می کشد، افسوس خورد. اما در مورد امام رضا(ع): امام رضا(ع) چه سم می خورد و چه نمی خورد، کشته می شد. بنابراین بنا بر فرمان الهی که نباید بدن بی جهت زخم بردارد، ساده ترین راه را انتخاب کرد.
در مورد شهادتین: این که می فرمایید شهادتین دوتاست، کاملاً صحیح است. اما چرا شیعه می گوید که بعد از اشهد ان محمد رسول الله باید اشهدان علیا ولی الله گفته شود، دلیلش بر سه تا شدن شهادتین نیست. نیازی به این همه فلسفه چینی و قواعد عربی نبود. به شما بگویم که اعلام ما برای این است که خود را جدا از راه بدعتهای غلط خلفا می دانیم و اعلام شیعه بودن علی را که راه اصلی پیامبر را بدون بدعت گذاری پیمود اعلام می کنیم. این شهادت را جزئی از شهادت رسالت می دانیم که نبود آن رسالت نبی را نقض می کند. بحث در این مورد بسیار است.
اما نماز علی(ع): اولاً نمازی که ایشان در آن زکات داده اند، نمازی است که مستحبی بوده و نخواندنش هم ایرادی نداشته است؛ اما در کنار آن بدانید که کمک به خلق الله عبادت است، پس تناقض نیست، بلکه جمع خوبیهاست. پیامبر به علی(ع) چنین می فرماید: علی جان ترا جز من و فاطمه هیچ کس نشناخت! آیا شما با پیامبر برابرید که می خواهید هنوز غوره نشده مویز شوید؟؟؟؟؟؟
چه با این درد که تناقضات اهل تسنن را ندیدید و افسوس که آنچه حکمت در راه اولیاءالله است را تناقض می بینید.....

فاطمه زهرا یکشنبه 9 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 08:56 ب.ظ

سلام آقای محمد رضا بلبل پور

می دانی عمر کیست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

بشکست عمر پشت دلیران عجم را

بر باد فناداد رگ و ریشه جم را

این عربده از بهر خلافت علی نیست

با آل عمر کینه قدیم است عجم را


خوشحالم که ابهت عمر بعد از ۱۴۰۰ سال عده را چنین به جفنگ گویی وا می دارد هر چه می خواهید بگویید عمر در کنار پیامبر در آرامش خوابیده است
و در روز محشر اولین چهره ای که ملاقات می کند روی مبارک پیامبراست

علیکم سلام
البته آنچه که از عمر به جا نمانده ابهت است. اگر ادب می گذاشت، با تاریخ ثابت می کردم که عمر کیست!!! افسوس که چند بار حرکت کردم، اما ادب و دوستان اجازه ندادند.
اگر هم فکر میکنی که بخاطر شکست عجم است که عجم از عمر خشمگین است، اولاً به فرض که صحیح باشد، پس شما ایرانی نیستید و وطن فروش کثیفی هستید که جرأت گذاشتن یک ایمیل هم نداشتید. پس بهتر است ساکت شوید.
ثانیاً برای شخص من، قبل از هر چیز دین و مکتبم ارزش دارد که نباشد اینها، عجم و عرب هیچ است.
ثالثاً به یاد داشته باش که عزیزترین نزد خدا پرهیزگارترین هستند، نه عرب و عجم که شما از هم جدایشان می کنید.
رابعاً با کتب اهل سنت ثابت می کنم که اولین لعنت شده توسط پیامبر عظیم الشأن اسلام ابوبکر و عمر هستند.
باز هم بگویم یا برایتان بس است. چرا از یک مناظره این همه آتشی شده اید. چرا به جفنگ گوئی رسیده اید. زیرا جواب نداشتید و اکنون تمام تلاشتان را برای تبرئه این خلیفه به کار می گیرید که آبروی خودتان نرود.
باز هم اگر ادب اجازه می داد می گفتم که چه گروهی راه شیطان را می روند...... بماند که حرف زیاد است و .... بی خیال
راستی عمر در زمین غصبی فدک خوابیده....... معلوم است که کدام بدبختی جفنگ می گوید.

محمد علی دوشنبه 10 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 12:05 ب.ظ

سلام
نام من محمد علی است در قسمت قبلی یادم رفت نامم را بگذارم چون اول مطلبم را نوشته بودم و بعد از ارسال متوجه این مطلب شدم.
متاسفم که کسی رو که براش سوال پیش اومده با این لحن خطاب می کنید این نشان می دهد که شما اصلا دنبال حقیقت نیستید با این لحن فقط نشان می دهید برای جوابگویی اینجا هستید نه برای حقیقت .
شما فقط به خلفا توهین می کنید در حالی که آیا شما می دانید اهل سنت به تمامی امامان اعتقاد دارند و آنها را جزو بزرگان دین می دانند و هرگز به امامان بزرگوار توهین نمی کنند.
در بیانات زیبایی از حضرت علی (ع) در اثبات معاد که یک منکر معاد قیامت را انکار کرد (ایشان فرمودند فرض کنید قیامتی نباشد در این صورت ما فقط در این دنیا به خود سخت گذرانده و چیزی را از دست ندادیم اما فرض کنید قیامتی باشد در این صورت شما هستید که دچار خسران می شود پس بنا به قاعده دوری از خطر که در ذات انسان است که ازخطر دوری کنید و آن منکر معاد ایمان آورد ( در بینش دبیرستان در دروس اثبات معاد همراه با منبع ذکر شده ))
حال بیاییم و از همین منطق زیبای حضرت علی (ع) استفاده کنیم اگر خلفای راشدین انسانهای خوبی باشند در روز قیامت اهل سنت چیزی را از است نمیدهند اما ما چگونه می خواهیم در چشمان رسول الله نگاه کنیم آیا عقل به ما حکم نمی کند که چنین راحت به صحابه بزرگوارپیامبر دشنام ندهیم.
از طرف دیگر در قرآن در مورد مهاجرین و انصار سخن می گوید که از بهترین بندگان هستند و مومنان واقعی هستند ......
(آیه۷۴ سوره انفال ) خلفا که از مهاجرین هستند از این آیه مثتسنی نیستند
چطور ممکن است پیامبر از خانواده ای بد برای خود همسر اختیار کنندو در حدیثی آمده از پیامبر از سبزه مزبله خودداری کنید صحابه می گویند آن چیست پیامبر می گویند دختری که در خانواده بد بزرگ شده باشد ( در بینش دبیرستان و دروس انتخاب همسر)
پس چطور ممکن است خود ایشان حرف خود را زیر سوال ببرند در حالی که به خاطر رفتار زیبای پیامبر ما ضرب المثل رطب خورده کی منع رطب کند را بسیار به کار می بریم)
چطور پیامبر دختران خلفای راشدین ابوبکر و عمر را به همسری می گیرد و دو نور عین خود را به حضرت عثمان آنهم یکی پس از دیگری به همسری می دهند
در مورد شهادتین پس خودتان قبول و اعتراف کردید که بعد از خلفای راشدین و بعد از خلافت حضرت علی و بعد از ظهور شیعه در زمان امام صادق یا عصر صفوی این جمله به اذان اضافه شده ایا این بدعت در دین نیست ؟؟؟؟؟؟؟؟
چطور ممکن است پیامبر امامت جماعت نماز هایی را که در روزهای آخر زندگیشان قادر به خواندن نبودند را به حضرت ابوبکر بسپردند پس ایشان را عالم و عادل وحائز دیگر شرایط می دانستند.
آقای بلبلی شما برای نشان دادن مظلومیت علی (ع) او را کوچک می کنید شان این امام بالا تر از این صحبت هاست.
چه نماز مستحبی باشد چه واجب مگر فرق می کند در رابطه بنده و خدا در مستحبی که رابطه قویتر می شود چون انسان اوج عشق خود را به خدا نشان می دهد پس این حرف شما چیزی جز مغلطه نیست.

در مورد امام رضا (ع) آیا این سخن که گفتید واقعا خنده دار نیست که کسی مردن خود را انتخاب کند به خاطر اینکه درد کمتری بکشد آیا این بزرگواران از درد کشیدن می ترسیدند آیا با این سخنان به امام رضای عزیز توهین نمیکنید

در انتها باید بگویم ایمیل نگذاشتم چون در این جامعه زندگی می کنم و می دانم هر وقت کم می آورید ناسزا بار همه می کنید
ترجیح می دهم با شما به همین صورت صحبت کنم

در سایتهای سنی حتی یک جا ندیدم به امامان بزرگوار توهین کنند پس عداوتی وجود ندارد در حالی که در سایتهای شیعه یا اشعار زشت می نویسند یا مستقیما به خلفا توهین می کنند

در انتها از شما یک آمار از طلاب فارغ التحصیل ممتاز از حوزه های علمیه شیعه در یک سال می خواستم ممنون اگر کمکم کنید

حالا شد جناب محمد علی
شما می توانستید سریعاً یک کامنت دیگر بگذارید و نامتان را اعلام کنید.
برای پاسخگوئی به شما آماده ام. اما لطف بفرمایید به علت تغییر مکان به سایت پخش که آدرسش را برایتان می گذارم تشریف بیاورید و در تالار گفتمان مواردتان را اعلام بفرمایید تا در کنار هم به مناظره بنشینیم. شاید بتوانیم حقیقت را دریابیم.
من در این وبلاگ ناچاراً باید پاسخ ها را کوتاه بدهم که به سایت برسم. هر چند تازه افتتاح شده و آن چنان شلوغ نیست. اما برای آن برنامه هایی دارم که ناچاراً باید به آن بیشتر رسیدگی کنم. خوشحال می شوم که تشریف بیاورید و با هم مباحثه و مناظره داشته باشیم.
http://pakhsh-iran.com
آنجا هم نیاز به ایمیل نیست. اولین توهین برابر است با حذف پست توهین کننده. تالار قوانین خود را دارد و می توانید همانجا راحت به گفتگو بنشینیم.
یا حق

محمد علی سه‌شنبه 11 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 01:16 ب.ظ

سلام
با عرض معذرت از اینکه نظرم رو صریح می گم من زیاد از سایت پخش خوشم نیومد و ترجیح میدم در همین اینجا با هم گفتگو کنیم. چون اصلا به مسائل سیاسی علاقه ای ندارم در حالی که بسیاری از مشکلات در زندگی افراد جامعه وجود دارد مثل گرسنگی ها ..........

تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل

خوشحال میشم جواب ها و ابهامات من رو همین جا پاسخ بدین راستی آمار فارغ التحصیلان ممتاز حوزه رو هم حتما می خوام لطفا برام پیدا کنید.(تقریبی هم بود اشکالی نداره)
ممنون

دوست عزیز عرض کردم
تالار گفتمان پخش!
چه ربطی داره به اخبار!!!!! شمادر تالار می تونید گفتگو کنید. اونجا هر دو طرف راحتترند. اینجا فقط برای دعوت می آم و جواب نمی دم. با اینکه خیلی مایلم که با شما مباحثه ای هر چند کوتاه و یا بلند داشته باشم که مدارکی رو برای شما عنوان کنم. اما اینجا نمی تونم. می بینید که حتی وبلاگ رو هم آپ نمی کنم.
ضمناً کمتر کتاب چرا سنی شدم رادمهر رو بخون. جواب سؤالات اون خیلی وقت پیش داده شده!!!!! باز هم عرض می کنم:
یه ثبت نام ـ ورود مستقیم به تالار از منوی سمت راست وب سایت. آدرسش رو خونگی کن که داخل سایت هم نری و هر وقت می خوای باز کنی، مستقیم تشریف بیاری داخل تالار گفتمان!!!

مهدی سه‌شنبه 21 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 12:34 ب.ظ

برای شما متاسفم که وقت خودرا بااین بحث ها هدرمی دهید ازآنجایی که می دانید هرگزبه نتیجه نمی رسید من جزو عاشقان امام علی هستم ایشان درابتدای بیشترخطبه هایشان انگونه می فرمودند: داناکسی است که قدرخودراشناخت ودرنادانی انسان این بس که ارزش خویش نداند شما هم بهتراست قدرو منزلت خودرا بدانید واز توهین به یکدیگردست بکشید دنیا به سرعت درحال پیشرفت است اما ۱۴۰۰سال است داریم به خاطراین مسایل با هم بحث وجدال می کنیم ودانشی راجمع می کنیم که کمش بهتراززیادآن است

اگر این وقت تلف کردن است خدا رو شکر که اینگونه وقت تلف می کنیم.
شما وقتی اصلت را نشناسی به هیچ جایی نخواهی رسید.
ضمنا نفرمودید چرا کمش بهتراززیادآن است؟

حمید رضا شنبه 7 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 07:51 ب.ظ

سلام به همه حق پویان
این جدلها همان آبی است که به آسیاب دشمنان دین و بدعت گذاران در دین ریخته میشود آیا بهتر نیست به انسانیت توجه کنیم وقت آن نرسیده به هم احترام بگذاریم من یک شیعه و شیعه زاده ام و عاشق و غلام آقا ابوالفضل العباس ولی دوستان باید قبول کرد توهین به اعتقادات هر انسانی تا چه رسد به کسی که مسلم است و قران و توحید ومعاد وقبله را قبول دارد و بهتر از شیعه هم اهمیت میدهدکار بس ناپسندی است آقای عزیز دوست شیعه بیایید ادب را از غیرت الله بیاموزیم اهل سنت هیچگاه به ما بی احترامی نمیکنند ما هم نکنیم مگر رهبر عزیز در سسندج نفرمودندهر کس به این اختلافات دامن بزند خاین به دین است پس چرا
آیا فلسفه دین و دیانت از آدم تا خاتم جز رفاه و سعادت و دوستی و محبت و گذشت و رحمت و انسانیت است بیاییم انسان باشیم نه سنی شیعه را مشرک بخواند و خونش را مباح و نه شیعه خود را برتر از سنی بداند و به آقایان توهین و ناسزا کند که همه چیز روشن و هر کس پاسخ گوی اعمال خویش است پس به تاریخ تحریف شده گنگ و بی سند توجهی نکنیم و حال و منطق و انسانیت را مد نظر قرار دهیم که هدف خدا و رضایت اوست پس راضی باشیم به رضای خدا-چاکر هر چی ایرانی باحال و با مرام چه شیعه چه سنی

می شه بگی که کجا توهین کردم؟! من که فقط مدرک رو کردم!
مقام معظم رهبری هم نفرمودند بحث علمی نکنید، فرمودند توهین نکنید!
راستی اهل سنت کدام قرآن را قبول دارند؟ همانی که ... ولش کن درباره اش زیاد توضیح دادم. معادشان هم که خیلی جالب است!
راستی کجای تاریخ گنگ و تحریف شده؟ مگر اینکه حضرات سنی، تحریفش کرده باشند.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد