ادعای تحریف قرآن
ویژگی اهل سنت از سایر فرق و مذاهب این است که اهل سنت دارای عقیدهای میانه و بدور از غلو و زیاده روی وانحراف میباشند. زیرا عقیده اهل سنت از کتاب خدا (قرآن مجید) و سنت پیامبر (ص) سرچشمه میگیرد. قرآن کتابیاست خالی از نقص و خطا، که سراسر آن نور و هدایت و همچنین حجتی است از جانب پروردگار برای بندگان. قرآنمجید شامل آیات وحی شده بر پیامبر (ص) بدون هیچگونه کم و زیاد و یا تحریف میباشد.
نکته قابل توجه این است که دشمنان خداوند دیگر همچن گذشته سعی در جهت تحریف قرآن و پراکندن شبهات پیرامون آننداشته و صد البته که خداوند هرگز خلاف وعده خود عمل نمیکند، چرا که خداوند فرموده است: «اِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَاالذِّکْرَ وَ اِنَّا لَهُ لَحَافِظُون» ما ذکر (قرآن) را نازل کردیم و همانا خود حافظ آن میباشیم (سورهحجر آیه 29)
اما آنچه در کتب شیعیان آمده، کاملاً مغایر نص صریح قرآن در آیهای است که ذکر گردید. از آن جمله میتوان کتاب مرأة العقول نوشته محدث شیعه ملا باقر مجلسی، و کتاب البرهان فی التفسیر القرآن نوشته سید هاشم بحرانی مفسر مشهورشیعه ص49، و کتاب فصل الخطاب فی اثبات تحریف قرآن رب الارباب (سخنی قاطع در اثبات تحریف قرآن) نوشتهنور طبرسی و همینطور کتاب الانوار النعمانیة نوشته نعمت الله الجزائری ج2 ص357 را نام برد. لاوه بر اینها بسیاری از علماء شیعه تأکید میکنند که به قرآن مطالبی اضافه و مطالبی از آن کاسته شده است، و اصحابگرامی پیامبر (ص) تغییراتی در آن دادهاند.
طبرسی در کتاب فصل الخطاب فی اثبات تحریف کتاب رب الارباب ص30 به نقل از نعمت الله الجزائری میگوید:اصحاب (اهل تشیع) بر صحت احادیث متواتر در مورد تحریف قرآن اجماع و اتفاق نمودهاند.
همچنین کلینی که یکی از بزرگترین و معروفترین مراجع شیعه است, در کتابش"الکافی", که نزد ایشان اعتباری بیش از صحیح بخاری نزد اهل سنت دارد, در جلد2 صفحة 734مینویسد: مجموع آیات نازل شده بر پیامبر اکرم(ص) 17000(هفده هزار) بوده است (در حالی که میدانیم آیات قرآن تقریباً 6000 میباشد). وی ادامه میدهد که قرآن کامل را جزائمه (علیهم السلام) کسی جمع آوری نکرده است. (الکافی، الحجة، ج1 ص428)
همچنین نگارنده کافی در الکافی فی الاصول جاول ص240 از امام جعفر صادق (علیه السلام) روایت میکند: انه قال وان عندنا لمصحف فاطمة والله ما فیه من قرآنکم حرف واحد. یعنی: همانا مصحف فاطمه نزد ما است و قسمبه خدا که از قرآن شما در آن یک حرف هم وجود ندارد.
نگارنده تفسیر الصافی در مقدمه تفسیرش میگوید: قرآنی که اینک در اختیار ما است آنچنانکه بر محمد (ص) نازلگردیده نیست بلکه در این قرآن خلاف آنچه خداوند نازل فرموده یافت میشود و بعضاً قرآن موجود مورد تحریف وتغییر قرار گرفته و در بسیاری از موارد کلماتی چون «علی» و «آل محمد» و همچنین اسامی بعضی از منافقین حذفگردیده است. صاحب تفسیر الصافی اضافه مینماید: بنابر اعتقاد مراجع و بزرگان ما پیرامون قرآن از جمله کلینی چنینبه نظر میرسد که آنها معتقد به تحریف و نقصان در قرآن بودهاند. (مقدمه تفسیر صافی ص14)
نور طبرسی در کتاب فصل الخطاب فی إثبات تحریف کتاب رب الأرباب دو هزار روایت از مجموعة روایات شیعیان را جمع آوری کرده تا تحریف قرآن را ثابت کند.
نور طبرسی از علماء مشهور شیعه است و شیعیان در تقدیر و تجلیل از وی, او را در حجرة مرتضویه واقع در نجف اشرف که از مقدسترین گورستانهای شیعیان است به خاک سپردهاند. این کتاب در ایران به چاپ رسیده است.
کمال میثم بحرانی در شرح نهج البلاغه ذکر کرده است که عثمان بن عفان (رض) مردم را بر قرائت زید بن ثابت متفق کردو قرآنهای دیگر را سوزاند و بی شک بسیاری از آنچه را که از طرف خداوند نازل شده بود باطل گردانید. (شرح نهجالبلاغه ص11 ج1)
علاوه بر این آقایان کلینی و قمی که از مراجع و شخصیتهای بزرگ شیعه بشمار میروند آیاتی را ذکر کرده و ادعا نمودهاندکه این آیات در قرآن موجود بوده، سپس حذف گردیدهاند. برای نمونه چند مورد از این آیات خیالی را متذکر میشویم.ابتدا آیه را به همان صورتی که آنان مدعی شدهاند میآوریم، سپس آنرا آنچنانکه در قرآن موجود است ذکر مینماییم:
1ـ «و منْ یُطِعِ الله و رسولَهُ فی وِلَایةِ علِی والائِمة فَقَد فَازَ فَوزاً عظِیماً» (الکافی، الحجه، ج1 ص414 چاپایران)
اصل این آیه بدین گونه است: «و منْ یُطِعِ الله و رسُولَهُ فَقَد فَازَ فَوزاً عظِیماً» سوره احزاب آیه 71)
2ـ «سألَ سائِلٌ بِعذَابٍ واقِعٍ لِلکَافِرینَ بِولَایةِ علِیٍ لیسَ لَهُ دافعٌ» (الکافی، الحجه، ج1 ص422)
اصل این آیه در قرآن چنین است: «سألَ سائِلٌ بِعذَابٍ واقِعٍ لِلْکَافِرینَ لیس لَهُ دافِعٌ» (سوره معارج آیه 1 و 2)
3ـ «و ان کنتم فی ریب مما نزلنا علی عبدنا فی ولایة علی» (الکافی، الحجه، ص414)
این آیه در قرآن بدین صورت است: «و ان کنتم فی ریب مما نزلنا علی عبدنا فأتوا بسورة من مثله» (سوره بقره آیه 23)
4ـ «و سیعلم الذین ظلموا آل محمد ای منقلب ینقلبون» (تفسیر قمی، ج2 ص125)
آیه واقعی در قرآن چنین است: «و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون» (سوره شعراء آیه 227)
5ـ «و لو انم فعلوا ما یوعظون به فی علی» (الکافی، الحجه، ج1 ص224)
اصل آیه مورد ادعا در قرآن به این شکل است: «و لو انهم فعلوا ما یوعظون به لکان خیراً لهم و اشد تثبیتاً»(سوره نساء آیه 44)
6ـ «یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک فی علی و ان لم تفعل فما بلغت رسالته» (تفسیر نورالثقلین، ج1ص454)
آیه در اصل اینگونه است: «یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته» (سورهمائده آیه 47)
نگارنده تفسیر نور الثقلین مینویسد وقتی این آیه بر پیامبر (ص) نازل شد، آن حضرت به علی (رض) گفتند: اگر آنچه به من در مورد ابلاغ ولایت شما دستور داده شده بود اعلام نمیکردم، همه اعمال من باطل میشد.
آنچه ملاحظه میکنید برخی از آیاتی هستند که شیعیان مدعی وجود تحریف در آنها میباشند که اصحاب گرامی پیامبر اسلام(ص) را متهم به آن میکنند.
سلطان محمد شاه قاجار از مرجع شیعه علی اصغر بروجردی درخواست کرده بود که کتابی در توضیح و بیان عقایدشیعه بنویسد. بروجردی به همین منظور کتابی بنام عقاید الشیعة تألیف کرد. او در این کتاب در مورد تحریف قرآن چنیناظهار نظر میکند: بر ما واجب است معتقد باشیم که قرآن اصلی خالی از تحریف و تغییر است. اما قرآنی را که گروهی ازمنافقین جمع آوری کردند دستخوش تحریف و تغییر گردیده و قرآن اصلی نزد معدی موعود میباشد. (کتاب عقایدالشیعة ص27 چاپ ایران)
تردیدی نیست که شیعیان مخلص و آگاه تحریف قرآن را باور نمیدارند. اما به نظر ما تا زمانیکه آنان صراحتاً از کتابکافی و دیگر مراجع شیعه که مدعی تحریف قرآن هستند، تبری نجویند قابل نکوهش و ملامت هستند. با وجود زشت پنداشتن عقیدة باطل تحریف قرآن پافشاری بر اثبات تحریف قرآن عملی ناروا است.
بسیاری از مسیحیان عقیدة تثلیث (پدر، پسر، روح القدس) که کلیسا مبلغ آن است، را رد و تقبیح نموده و صرفاً معتقد به نبوت حضرت مسیح (ع)میباشند. اما علیرغم این حقیقت، آنان همچنان بر مسیحیتی باقی ماندهاند که خود مبادی آن را باور ندارند.
همین حقایق رهبران مذهبی شیعه را وادار کرده است تا علیرغم میل باطنیشان تحریف قرآن را انکار کنند. اگر آنها در انکارخود صادق هستند باید به این نکته اعتراف کنند که رهبران مذهبی شیعه بر اساس نوشته هایشان در گذشته، معتقد بهتحریف قرآن بودهاند شاهد این مطلب کتبی است که در دسترس عموم قرار دارد. مثلاً کافی که مشتمل بر روایاتیساختگی است که تحریف قرآن کریم را ادعا میکند.
گروهی دیگر از اهل تشیع بنا به دلایل دیگری تحریف قرآن را انکار و مخالفت خود را با ادعاهای علماء پیشین ابرازنمودهاند.
اولین موردی که این گروه از شیعیان را مجبور به انکار تحریف قرآن کرد این بود که، از آنان قرآن مورد ادعایشان خواستهشد تا بتوان آنرا با قرآن موجود مطابقت داد و صحت مدعایشان را به اثبات رساند. زیرا فایده قرآنی که به زعم ایشان از1300 سال قبل در سرابی نزد امام مهدی است، چیست؟ آیا نه اینکه قرآن رهنمای انسانها و مایه هدایت مردم است؟اصولاً هدف باریتعالی از نزول قرآن چه بوده است؟ آیا با افسانه سازیها میتوان ره به جایی برد و آیا زیانی بزرگتر از اینبرای مردم میتوان تصور نمود که خداوند کتاب خود را برای مدتی طویل از امت اسلامی پوشیده نگه دارد؟!
دومین موردی که موجب شده شیعیان دست از ادعای تحریف قرآن بردارند این حقیقت است که خلفاء ثلاثه (ابوبکر،عمر، عثمان (رضی الله عنهم)) پیوسته در کلیه امور با حضرت علی (رض) مشورت میکردند و ایشان هرگز از راهنماییو ارشاد دریغ نداشته و تا لحظه وفات مشاور و راهنمای آنان بودهاند. کما اینکه به گواهی تاریخ حضرت عمر (رض) باکمال افتخار این حقیقت را عنوان نمودهاند که: لولا علی لهلک عمر. بنابراین اگر قرار بود که تحریفی در قرآن صورتگیرد، علی (رض) اولین شخصی بودند که از آن مطلع شده و به شدت از آن جلوگیری مینمودند. با توجه به اینکهحضرت علی (رض) نسبت به هیچ آیهای از قرآن اظهار شک و تردید ننمودهاند، پس قرآن موجود همان قرآن موردتایید ایشان میباشد.
سومین موردی که باعث انکار تحریف قرآن توسط این گروه از شیعیان شده این است که اصولاً عقیده تحریف کتابخدا برای پیروان تشیع زشت و غیر قابل قبول است.
همین موارد و دلایل است که باعث شده تا برخی از شیعیان و زعمای ایشان با توسل به تقیه تحریف قرآن را انکار کنند.تقیهای که شیعیان به آن معتقدند، اظهار ظاهری مطلبی است که قلباً به آن معتقد نمیباشند.
مراجع مخالف شیعی که معتبرترین آنها همان کافی میباشد، با توسل به روایات واهی و خیالپردازیها سعی در اثباتتحریف قرآن داشته، مداوماً و علناً به چاپ رسیده و بین مردم توزیع میشوند. تا کنون هیچ یک از سردمداران مذهیتشیع که داعیه اسلام ناب محمدی را دارند کوچکترین مخالفت و اقدامی جهت جلوگیری از چاپ و نشر این کتببعمل نیاوردهاند. کما اینکه مردم را نسبت به آنچه در این کتب پیرامون تحریف قرآن آمده آگاه نکرده و آنان را از اینمعضل خطیر بر حذر نمیدارند.
بنابراین در حالیکه کتابهای مرجع شیعی سعی در القاء عقیده تحریف قرآن دارند و پیوسته چاپ شده و در دسترسعموم قرار میگیرند و در حوزههای علمیه به آخوندها آموزش داده میشوند، آیا شیعیان نباید اندکی در فکر بازنگریآنچه به ایشان مقدس نمایانده شده است باشند؟
سلام خوب بود منم یه چیزایی نوشتم که کمتر کسی جرات میکنه ممنون میشم یه سر بهم بزنی
خوشحال میشم تبادل لوگو کنیم برادر
سلام خوبی دوست عزیز امیدوارم که حالت خوب باشه
احسند خیلی وبلاگ زیبایی داری
تبریک میگم
امام زمان یارت
سلام وبلاگ شما پر محتواست امیدوارم موفق باشید%
جناب آقای بلبل پور
با سلام و احترام
من خود انشاء الله محب شیعه ام اما نام وبلاگ شما با شئونات شیعه و دوستداران واقعی شیعه بخصوص امام راحل رضوان الله تعالی علیه سازگار نیست شما در حقیقت با انتخاب این نام وحدتی را که امام فرموده اند مخدوش می نمایید آنتی سنی یعنی ضد سنی و من می دانم شما با نوشتن این وبلاگ قصد دارید اذهان را روشن نمایید .
امیدوارم نامی با مسما مانند {مناظرات) یا ( مناظره با اهل تسنن ) یا ... چیز دیگری که خدا و رسولش هم راضی باشند انتخاب فرمایید.
با تشکر