فریاد علی(ع)

فریاد علی(ع)

صدای تو پس از ۱۴۰۰ سال هنوز می آید
فریاد علی(ع)

فریاد علی(ع)

صدای تو پس از ۱۴۰۰ سال هنوز می آید

مبحث خلافت ۱

بزرگترین دلیلی که اهل تسنن برای اثبات حقانیت خلافت ابوبکر ذکر می کنند، آیه شریفه 38 سوره شوری است که در آن به مؤمنین اعلام می شود که: «و امرهم شوری بینهم» «(مؤمنان) کسانی هستنـد که امورشان را با مشورت حل می کنند» و از این آیه نتیجه می گیرند که در سقیفه عده ای از مؤمنان و مسلمانان برای امر خلافت به مشورت نشستند و شخصی را برای خلافت برگزیدند. امّا غافل از اینکه همین آیه در اصل شورای سقیفه را رد می کند.

زیرا این شورا باید در اصل برای تمام مسلمین اجرا می شد؛ نه اینکه فقط توسط شش نفر برای کل مسلمین در نظر گرفته شود. چرا ابوبکر و عمر صبر و تحمّل ننمودند تا کل مسلمین ـ و یا نماینده ای از هر قبیله مسلمان و هر شهر مسلمان ـ برای انتخاب خلیفه به مدینه که در اصل پایتخت حکومت اسلامی بود گسیل گردد؟ زیرا قرار بود توطئه ای صورت گیرد تا حق علی غصب گردد. امّا مهمترین مسئله این است که حق علی را چگونه باید اثبات کرد؟ ـ در پستهای بعدی در این مورد سخن خواهیم گفت. ـ

همانطور که مشاهده فرمودید آیه شریفه ۳۸ سوره شوری برخلاف پندارشان که نشان از اثبات خلافت می دهد، اصلاً درتضاد با اعتقادات اهل سنت است. می شود مسئله را اینگونه باز نمود: اهل سنت اعتقاد دارند که برای انتخاب خلیفه دست به یک دمکراسی بزرگ اسلامی زده اند و این اولین دمکراسی اسلامی است. امّا در حقیقت این یک اشتباه بزرگ است. زیرا در دمکراسی و رای گیری تمام مردم که عاقل و بالغ باشند، حق رأی دارند، امّا در سقیفه اینچنین نبود. همانگونه که اشاره شد، فقط شش نفر در سقیفه حاضر بودند در حالیکه وزیر رسول الله یعنی علی بن ابیطالب که همیشه نقش جانشین آن حضرت را در زمان عدم حضور ایشان در مدینه داشت، در حال کفن و دفن رسول الله بودند و الباقی مردم نیز آماده می شدند که در تشییع پیکر پاک رسول خدا شرکت نمایند. در این هنگام عمر، ابوبکر را بعنوان جانشین پیامبر به شورای سقیفه معرفی می نماید و آنان نیز می پذیرند؛ سپس در کوچه ها و خیابانها قدم می گذارند و هر کس را می بینند از وی بیعت می گیرند. جالبترین نکته این است که در این میان یاران صـدیق رسـول الله (ص)ـ از جمله سلمان فارسی، ابوذر غفاری، عمّار یاسر، مقداد و زبیر (البته زبیر در زمان خلافت امیرالمؤمنین از مسیر حقیقت خارج شد)ـ از بیعت خودداری می کنند. علی(ع) به همین دلیل سه شب به درب منزل اهل مدینه رفت و جز چهار تن از نامبردگان فوق هیچ کس حاضر به همکاری با علی(ع) نمی شود. بنابراین علی(ع) به ظاهر و بنابر مصلحت اسلام سکوت اختیار کرد. ناگفته نماند که ایشان سکوتی که اختیار نمودند برخلاف پندار عامّه مردم است. منظور از سکوت در تاریخ این است که حضرت با سه خلیفه به علت نداشتن یاران کافی به صورت مسلّحانه نجنگید، بلکه ایشان هر جا که توانستند حق خود را با گفتار بیان نمودند. بعنوان مثال: روزی شخصی نزد ایشان آمدند و عرض کردند که یا علی چرا قیام نمی کنی؟ راوی روایت می کند که گله ای گوسفند در کنار آنان در حال چرا بود. حضرت اشاره به گله می کند و می فرماید: «اگر به تعداد این گله یاران باوفا داشتم، قیام می کردم». راوی می گوید که پس از رفتن ایشان تعداد گوسفندان را شمردم، دوازده گوسفند بودند. یعنی حضرت به همین تعداد نیز یار باوفا نداشتند.

از دیگر دلایل مهم اهل سنت برای اینکه علی جانشین پیامبر اسلام نیست این است که اگر علی به جانشینی می رسید خلافت مسلمین همچون پادشاهان، مورثی می شد. این درحالی است که ما صدها نمونه از این مورد در قرآن داریم که به چند مورد اشاره می کنیم. هارون(ع) برادر حضرت موسی(ع) جانشین حضرت موسی(ع) گردید. شیث فرزند حضرت آدم نیز جانشین حضرت آدم(ع) شد. حضرت سلیمان نبی نیز جانشین پدرش حضرت داود(ع) شد. اگر کسی به حق باشد و قدرت و اراده ی بالایی برای اداره امور داشته باشد، یعنی بطور کلّی اصلح باشد، چه ایرادی دارد که حتی اگر از بستگان هم باشد به خلافت برسد؟ همانطور که اصلاً ابوبکر و عمر و عثمان هم از بستگان رسول خدا(ص) بودند. اسلام به غریبه و آشنا نمی نگرد، بلکه به شایسته سالاری می اندیشد. علی(ع) بارها شایستگیش را اثبات کرده بود. بنابراین خلافت ابوبکر از نظر شایسته سالاری زیر سؤال می رود. در نگاهی دیگر متوجه خواهیم شد که خود ابوبکر و عمر و عثمان نیز از فامیلهای نزدیک پیامبر بودند. بطور مثال ابوبکر پدر همسر رسول الله عایشه بود. چگونه است که بحث جانشینی رسول خدا پیش می آید، برای علی(ع) نمی توان آن را در نظر گرفت، زیرا جانشینی و خلافت مورثی می شد، اما وقتی که به ابوبکر و عمر و عثمان رسید دیگر چنین بحثهایی وجود نداشت. افسوس و صد افسوس که هر جا این دوستان دیدند که به نفعشان است، گفتند که حق داریم و هر جا که به ضررشان بود از پاسخ دادن طفره رفتند.دوست دارم کسی پاسخ دهد، اگر یکی از دلایل جانشین نشدن علی(ع)، داماد پیامبر بودن است، پس چرا در این میان عثمان به خلافت رسید؟ آیا نزدیکی علی(ع) از نظر برادر بودن با رسول خدا(ص) باعث نشده که اهل جماعت، پاسخ به این سؤال را ندهند؟ اگر از دلایل عدم جانشینی علی(ع)، رابطه فامیلی باشد، حتی ابوبکر وعمر هم نباید جانشین قرار می گرفتند.

باز هم با هم بیشتر سخن خواهیم گفت.

نظرات 8 + ارسال نظر
مسعود پنج‌شنبه 22 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 01:19 ق.ظ http://pasookh.blogfa.com

سلام محمد جون.
به نکته ی خیلی خوبی اشاره کردی.
البته خودت اینو گفتی دیگه احتیاجی به گفتن من نداره و تو خیلی قشنگ تر و واضح تر گفتی. اگه کسی بخواد بفهمه می فهمه.
غیر از اینه؟
مطلب قبلیتم باحال بود
دستت درد نکنه

محمود پنج‌شنبه 22 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 07:47 ق.ظ

سلام
سال نو مبارک
وب قشنگی است آنتی سنی قبل از دیدنش فکر میکردم باید ذوالفقار بر فراز وبت ببینم اما گویا مخالفت را با عطوفتی شیعی در آمیختی . گویا سرت خلوت شده که چهارتا وب راه انداختی یا تلفن به مغازه بردی؟
موفق و موید باشی

مهدی جمعه 23 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 12:03 ق.ظ http://bavelayat.parsiblog.com

سلام
من فقط این پست رو خوندم
انصافا هم جالب و قشنگ بود

این کلمه ی آنتی سنی یه کم تو ذوق میزنه . فعلا مامور به وحدتیم
موفق و موید باشی

مازیار چهارشنبه 28 فروردین‌ماه سال 1387 ساعت 10:02 ب.ظ

متاسفم برای همتون با اینکه شیعه فقط ۹ قرن قدمت داره اما ما شما رو قبول کردیم اما شما این کارا رو می کنین بد بختا شما اگه مردین با خانه های فساد تهران و مشهد و قم مبارزه می کنین نه با ما.

دوست من مازیار عزیز ممنون از حضورت و کامنتت. عرض به حضور انور شما که ما سنی نمی جنگیم. مبارزه هموطن با هموطن معنا نداره. ما برای بررسی عقاید همدیگه و روشن شدن حقیقت در این میان تلاش می کنیم. اگه هم در مورد اسم وبلاگ نظر دارید که می تونید به پست اول من در رابطه با علت ایجاد وبلاگ مراجعه کنید.

مجید دوشنبه 30 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 01:19 ق.ظ http://majid4me.blogfa.com

سلام
دلایل بسیار قشنگ و خوبی بود
ولی این دلیل نمیشه ما هر جا که تونستیم به عمر و ابوبکر فحش و ناسزا بگیم. هر چی باشه اونا از جمله اولین مسلمان ها و یاران حقیقی پیامبر بودند. هر چند که حق حضرت علی رو ضایع کردند

مجید عزیز بهت خوش آمد می گم.
اما می شه لطف بفرمایید و بگید که کجا توهین کردم.

ناصر سه‌شنبه 31 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 11:08 ب.ظ http://sedeamozesh.blogfa.com

با سلام خدمت جنابعالی
عزیز دل زهرا اطهر این را بدان که تو با مقابله با فرقه گمراه سنی ثوابی غیر قابل وصف خواهی برد خاک پایت را سرمه چشمم میکنم و انشالله همه با هم در رکاب آقا حضرت مهدی بچنگیم و در جلوی صورت ماه عزیز فاطمه شهید شویم
انشالله

انشاالله تعالی

شهرام یکشنبه 27 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 12:09 ب.ظ

ببخشید من وضع مالیم خرابه
شما برای این حرفها پول هم میگیرید؟

نه!
اما اگر به نفع وهابیت بنویسیدُ عربستان پول خوبی می دهد.

کاظم چهارشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 03:10 ق.ظ

موفق باشی. راستی لطفا این سری سوالات رو تو سایتت بیار تا هرکی ادعای حقانیت برای اهل تسنن داره بهش جواب بده. مطمئنم که در جواب به اینها درمانده میشه. یا علی

به نظر شما چرا علی علیه السلام که در زمان پیامبر تنها در جنگ تبوک حضور نیافت, و در بقیه جنگها حضور داشت در زمان خلافت ابوبکر و عمر هیچ گاه حضور نیافت و خانه نشین شد؟ ?- چرا در هنگام خلافت خود سعی کرد نماز تراویح را ممنوع کند؟ در حالی که عمر آن را تاسیس کرده بود؟?- چرا حضرت فاطمه تا هنگام وفات هیچ گاه پس از جریان فدک با شیخین صحبت ننمود ؟ ?- چگونه بود هنگامی که مهاجرین و انصار حضرت فاطمه را دیدند گفتند اگر شوهر تو زود تر نزد ما می آمد با او بیعت میکردیم؟ ?- چگونه بود که ابوبکر مدام میگفت مرا از خلافت معاف دارید در حالی که علی بین شماست و همواره عمر از امام علی کمک می گرفت و هماره می گفت اگر علی نبود عمر هلاک میگشت؟?- چرا عمر آن قدر که شایسته ی یک خلیفه بود اطلاعات از دین و فقه نداشت که حتی یک زن در مورد مقدار مهریه به او ایراد صحیح بگیرد؟ لطفا پاسخ دهید. من مدافع حقم و دنبال هیچ جنجال و تعصبی نیستم. همیشه در مقابل جواب حق ساکتم. با تشکر

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد